تبلیغ پیامبرهر مکتبی پیامی برای جامعه دارد و مردم را به پذیرش آن فرامیخواند و در این جهت از روشهای ویژهای بهره میجوید که بااهداف اصلی آن مکتب وابسته است. تمامی پیامبران از حضرت آدم علیهالسلام تا منجی بشریت حضرت خاتم صلیاللهعلیهوآله از جانب خداوند مبعوث شدند تا انسان را از ظلمت و جهل به نور علم و هدایت و از تنگنای طبیعت به وادی بیانتهای معنویت و از ظلم و شقاوت به عدل و کرامت و از پرستش بتها به عبادت خدا و از اطاعت اغیار و اشرار به استجابت اولیا و رسولان رهنمون شوند. پیام الهی پیامبران را با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی جوامع بر سه محور توحید، نبوت و معاد پایهگذاری شده است. وجه تمایز این دعوتها درکیفیت بیان آن محورها و تبیین مسایل فرعی مطابق فهم و شعور مردم است. گرچه روش تبلیغی هر یک از پیامبران دارای ارزش ویژهخود میباشد. اما در این نوشتار تنها به شیوههای تبلیغی پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله خواهیم پرداخت. فهرست مندرجات۱.۱ - دیدگاه حضرت علی ۱.۲ - عرب پیش از اسلام در قرآن ۱.۳ - انحطاط فکری و فساد اخلاقی ۲ - بعثت پیامبر ۳ - عوامل موفقیت تبلیغی پیامبر ۳.۱ - قابلیت اثبات و استدلال ۳.۲ - همسویی با احساسات عالی ۳.۳ - هماهنگی با نیازهای بشر ۳.۴ - شناخت همه جانبه مخاطبین ۳.۴.۱ - شناخت ظرفیت مخاطبین ۳.۴.۲ - ارتباط سازنده با همه اقشار و جاذبه قوی ۳.۴.۳ - استفاده از روشهای مناسب ۳.۴.۴ - توجه به نیازهای بشری ۴ - ویژگیهای مبلغ ۴.۱ - آگاهی و تبلیغ عالمانه ۴.۲ - باور و ایمان مبلغ ۴.۳ - عمل به گفتار ۴.۴ - مدارا و ملایمت در ابلاغ ۴.۵ - خیرخواهی برای مردم ۴.۶ - تواضع ۴.۷ - ابلاغ مرحلهای و گام به گام ۴.۸ - پشتکار و اراده ۴.۹ - صبر و سعه صدر ۵ - ویژگیهای سلبی پیامبر ۵.۱ - دوری از تکلف ۵.۲ - پرهیز از تعصبات قومی ۵.۳ - پرهیز از شتابزدگی ۶ - عوامل بیرونی توفیق تبلیغی پیامبر ۶.۱ - حکمت ۶.۲ - موعظه ۷ - تفاوت موعظه و حکمت ۷.۱ - استفاده از ابزار اقناعی در تبلیغ ۷.۱.۱ - احترام به آزادی ۷.۱.۲ - احترام به شخصیت ۷.۱.۳ - تفاهم و تکیه بر مشترکات ۷.۱.۴ - بهرهگیری از خطابه ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - عرب پیش از اسلام۱.۱ - دیدگاه حضرت علیجملات کوتاه و گهربار امیرالمؤمنین علیهالسلام تا حدودی روشنگر اخلاق وروحیات جامعه عرب پیش از اسلام و شاهد زندهای بر انحطاط فکری و فساد اخلاقی آنان است. [۱]
مروج الذهب، مقدمه ابن خلدون، اسلام و جاهلیت و تاریخ تمدن اسلام و عرب.
ایشان میفرمایند:
خداوند، محمد صلیاللهعلیهوآله را بیم دهنده جهانیان و امین وحی و کتاب خود مبعوث کرد و شما گروه عرب در بدترین آیین و پستترین جاها بهسر میبردید. در میان سنگلاخها و مارها اقامت داشتید، آبهای لجنآلود میآشامیدید و غذاهای خشن (مانند آرد هسته خرما و سوسمار) میخوردید و خون یکدیگر را میریختید. و از خویشاونداندوری میکردید. بتها در میان شما برپا بود و از گناهان اجتناب نمیکردید. [۲]
نهجالبلاغه، خطبه۲۶.
قرآن نیز این موضوع را گوشزد و میفرماید: (و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها). ۱.۲ - عرب پیش از اسلام در قرآنجریان «اسعد بن زراره» نیز میتواند روشنگر بسیاری از نقاط زندگی مردم حجاز باشد. [۴]
مراجعه شود به فروغ ابدیت.
رسول گرامی صلیاللهعلیهوآله در پاسخ به پرسش او دوآیه زیر را تلاوت فرمودند. دقت در معنای این آیات به خوبی وضع آن دوران را روشن میسازد. (قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم الا تشرکوا به شیئا وبالوالدین احسانا ولا تقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم وایاهم ولا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن ولا تقتلواالنفس التی حرم الله الا بالحق ذلکم وصاکم به لعلکم تعقلون ولاتقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده و اوفواالکیل والمیزان بالقسط لا نکلف نفسا الا وسعها و اذا قلتمفاعدلوا و لو کان ذا قربی و بعهد الله اوفوا ذلکم وصاکم بهلعلکم تتقون). مضمونهای این دو آیه گواه بر این است که تمامی این خصلتهای ناروا دامنگیر توده عرب بود و برای همین جهت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نخستاین دو آیه را تلاوت کرد تا اهداف رسالتش معلوم شود. [۷]
اعلام الوری ۳۵-۴۰.
[۸]
بحارالانوار ج۱۹، ص ۸-۱۱.
۱.۳ - انحطاط فکری و فساد اخلاقیتفکر اعراب در باره خداوند و معاد بسیار خرافی و افسانه پرستی بسیار رایج بود. زن ضعیف بود و تحقیر و مظلوم واقع میشد. آنان قبایلی پراکنده و ملتی خموش و راکد بودند. [۹]
توماس کار لایل.
نه از علم ومذهب در بین آنان نشانی بود [۱۰]
مورخ نامی غرب (مسیورنان).
و نه از سواد بهرهای بردهبودند. [۱۱]
فتوح البلدان ابوالحسن بلاذری ص۴۵۷ .
[۱۲]
فتوح البلدان ابوالحسن بلاذری ص۴۵۹.
۲ - بعثت پیامبردر چنین جامعهای پیامبر گرامیاسلام صلیاللهعلیهوآله مبعوث گشت. او عرب را ازتاریکیها به سوی نور هدایت کرد. و از آنان امتی پدید آورد کهاز گمنامی به سوی شهرت و از سستی به سوی بیداری و از پستی بهسوی فراز رفتند. و هنوز یک قرن نگذشته بود که یک پای در هند ویک پای دیگر در اندلس نهادند. [۱۳]
نقشههای استعمار در راه مبارزه با اسلام، ص۳۸.
۳ - عوامل موفقیت تبلیغی پیامبرقبل از بررسی روشهای تبلیغ، به شناسایی عواملی که موجب توفیق پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله شد، میپردازیم: اولین رکن مهم در تبلیغ پیامبر صلیاللهعلیهوآله ویژگیهای برتر پیام ایشان بود. اگر محتوای پیام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دارای این ویژگیها نبود، حتی درصورت وجود زمینه مساعد، تبلیغ یک تلاش کور و بیحاصل بود. این ویژگیها عبارتند از: ۳.۱ - قابلیت اثبات و استدلالپیامبر صلیاللهعلیهوآله پیام خویش را با منطق و استدلال بیان میفرمود. معارف دینی زمینه پذیرش عقلی داشت و ابهامها و تاریکیها را از اذهان میزدود. ۳.۲ - همسویی با احساسات عالیاقناع احساسات متعالی از سوی اسلام موجب شد تا افراد به سهولت در راه هدفهای مکتب فداکاری کنند و جانهایشان را ضامن اجرای احکام مکتب قرار دهند. ۳.۳ - هماهنگی با نیازهای بشرهماهنگی معارف دینی با نیازهای فطری و طبیعی بشر باعثشد تا نهتنها وحی آسمانی را عقلها بپذیرند، بلکه در عمق روح بشر همرسوخ کند هم چنان که قرآن میفرماید: (و یخرون للاذقان یبکون ویزیدهم خشوعا). ۳.۴ - شناخت همه جانبه مخاطبیناز اصول مهم تربیتی واقعبینی است. در هر تبلیغ کارآمد در آغاز باید ویژگیهای مخاطب را به خوبی شناخت. آن گاه با رفع موانع و به کارگیری عوامل مؤثر و مراقبت مستمر زمینه پیشرفت معارف دینی را فراهم آورد. پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله در میان عرب رشد و نمو کرده، با اوضاع جامعه آشنا و از معیارها و امور مورد توجه آنها باخبر بود. همین امر باعث شد تا پیامبر صلیاللهعلیهوآله بتواند زمینه مناسب بیان مطالب خود را مهیا کنند. در این جا به پارهای از روشهایی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به کار بست تابتواند در مخاطب زمینه مساعدی به وجود آورد، اشاره میشود. مهمترین آنها عبارتند از: ۳.۴.۱ - شناخت ظرفیت مخاطبینباید دانست که همه مخاطبین از آنچنان ظرفیتی برخوردار نیستندکه در وهله نخست به دعوت، پاسخ مثبت دهند. پیامبر نیز با توجه به همین نکته اقدام به تبلیغ فرمود. اذیت و آزارهای فراوان را به جان خرید و از دعوت به اسلام دست برنداشت. [۱۵]
فروغ ابدیت، ص۲۷۷.
همچنین افراد از ظرفیتها و استعدادهای متفاوتی بهرهمندند. لذا پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله با عنایت کامل به میزان پذیرش و استعداد هر فرد،دعوت خود را ابلاغ میفرمودند. تبلیغی که از انعطاف برخوردارنباشد، ناکارآمد و خستگی آور است. پیامبر گرامی در این باره میفرمایند:
«امرنا معاشر الانبیاء ان نکلم الناس بقدر عقولهم». [۱۶]
الحیاه، ج ۱، ص۱۴۶.
[۱۷]
رجال کشی، ص ۴۸۸.
۳.۴.۲ - ارتباط سازنده با همه اقشار و جاذبه قویحضرت رسول صلیاللهعلیهوآله با اقشار و همه گروههای سنی ارتباط داشت. دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله پیر و جوان، زن و مرد، فقیر و غنی، باسواد وبیسواد، را شامل میشد. قرآن در این باره میفرماید: (رحمه للعالمین)؛ (هدی للناس)؛ (کافه للناس)؛ (للعالمین نذیرا). ۳.۴.۳ - استفاده از روشهای مناسبروش هدایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای همه گروهها و طبقات یکسان نبوده وهر گروه یا فردی را به شیوهای خاص دعوت میفرمود. گاه فردی بایک جرقه هدایت میشد و گاه موج و تلاطمی شدید برای دعوت، ضرورت داشت. برای دعوت اهل کتاب، بر مشترکات تاکید و کافران را به تفکر و تامل و خردورزی دعوت میفرمود. ۳.۴.۴ - توجه به نیازهای بشریهر فرد آن هنگام تعادل و توازن خویش را باز مییابد که نیازهای جسمی و روحی او تامین شده باشد. قرآن میفرماید: (فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من جوع و امنهم من خوف). این آیه شاهد بر این مطلب است که خداوند با عنایت به رفع دو نیاز طبیعی بشر امر به پرستش میکند در متون اسلامی نیزاین نکته مورد توجه قرار گرفته است. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «ان للقلوب شهوه و اقبالا و ادبارا فاتوها من قبل شهوتها واقبالها فان القلب اذا اکره عمی». [۲۵]
الحیاه، ج ۱.
قلب آدمی دارای (دو حالت) در میل و رغبت و اکراه و تنفر است. از در میل و رغبت آن وارد شوید چرا که روح و روان آدمی وقتیچیزی را ناخوش دارد نابینا میشود.
۴ - ویژگیهای مبلغویژگیهای فردی پیامبر صلیاللهعلیهوآله از مهمترین عوامل توفیق حضرت به شمارمیآید. هیچ تبلیغی بالاتر از شایستگی مبلغ و عمل به گفتار خود نیست. امام صادق علیهالسلام در روایتی شرایطی را که برای پیشبرد هر کاری واز جمله تبلیغ دین است را چنین بر میشمارد. «فاذا اجتمعت النیه والقدره و التوفیق و الاصابه و هنالک تمتالسعاده». [۲۶]
میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۵۹۵.
هنگامی که نیت و قدرت و توفیق و صائب بودن در عملی جمع شدند سعادت و وصول به هدف حاصل شده است. اگر چه این ویژگیها تمام و کمال در پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده است، برای آشنایی کامل شرح بیشتری رامیآوریم. ۴.۱ - آگاهی و تبلیغ عالمانهپیامبر صلیاللهعلیهوآله برای تبلیغ اسلام وحی الهی را میشناخت و به تمام زوایای آن آگاهی داشت. بدون تکیه بر این و آن، سخنانش رامیگفت و هیچگاه از ظن و گمانهای پوچ پیروی نمیکرد. قرآن نیزمیفرماید: (ولا تقف ما لیس لک به علم...). و قرآن گواه صدق و درستی گفتار را برهان و دلیل میداند ومیفرماید: (قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین). امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «علیکم بالدرایات لا بالروایات». [۳۰]
الحیاه، ج۱، ص۳۵ .
آیت و بینش و دقت را فرا روی خود قرار دهید نه نقل قولهایبررسی نشده را.
۴.۲ - باور و ایمان مبلغآنچه در تمام مراحل تبلیغ مدد کار حضرت بود، باور قلبی او بههدفش بود. بالاترین عامل توفیق تبلیغی پیامبر صلیاللهعلیهوآله استقامت وپشتکار او است که از ایمان و باور او به هدف مقدسش نشات گرفته است. ۴.۳ - عمل به گفتارپیامبر صلیاللهعلیهوآله همواره، بیش از همه به دستورات دینی که آن را ابلاغ میفرمود، عمل میکرد. با این روش هم اطمینان و اعتماد مخاطب را جلب میکرد و هم ثابت مینمود که عمل به دستورات دینی کار مشکلی نیست. علاوه بر این اگر سخن از فردی عامل باشد بر قلب و جان اثرمیگذارد. همچنان که فرمودهاند: «ان الکلام اذا خرج من القلب دخل فی القلب و اذا خرج مناللسان لم یتجاوز الاذان». ۴.۴ - مدارا و ملایمت در ابلاغیکی از عواملی که پیامبر را موفق کرد خلق نیکو و رفتار پر ازعطوفت آن حضرت بود. ایشان پیام را با نرمی و مدارا تبلیغ میکرد، لذا جاذبه و کشش بیشتری در میان مخاطبان داشت. قرآن دراین باره میفرماید: (فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوامن حولک...). در جایی که اساس و مبانی دین ثابت است، نرمش میتواند در موفقیت تبلیغ مؤثر باشد. به همین جهت وقتی پیامبر صلیاللهعلیهوآله، امیر مومنان علیهالسلام و معاذ را برای تبلیغ به یمن روانه میسازد میفرماید: «انطلقا فبشرا ولا تنفرا و یسرا ولا تعسرا» مردم را مژده و بشارت دهید و آنها را از خود مرانید، بر آنها سهل و آسان بگیرید نه سخت و دشوار. و حضرت صادق علیهالسلام نیز میفرماید: «فرغبوا الناس فی دینکم» «مردم را در دین و عقاید خود «ترغیب و تشویق» نمایید». ۴.۵ - خیرخواهی برای مردمقرآن شریف در وصف پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرماید: (لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکمبالمؤمنین روف رحیم). ۴.۶ - تواضعخداوند در اولین دستور برای آشکار کردن دعوت به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرماید: (و انذر عشیرتک الاقربین و اخفض جناحک لمن اتبعک منالمؤمنین). «نخست خویشاوندان نزدیک را انذار کن، آنگاه پر و بال رحمت رابر تمام پیروان با ایمانت به تواضع بگستران». این فروتنی وعدم ابراز انانیت و منیت از روشهای مهم تبلیغی پیامبر محسوب میشود. ۴.۷ - ابلاغ مرحلهای و گام به گاماگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله تمام مطالب را یک باره با مخاطبین خود در میان میگذاشت هرگز نمیتوانست انتظار نتیجهای داشته باشد. ایشانهمواره میفرمودند که نمیتوان در وهله نخست تکالیف بزرگ را بر دوش مخاطبین نهاد. حتی دستورات شرعی هم به تدریج ابلاغ شده چنان که فرمودند: «یا علی ان هذا الدین متین فاوعل فیه برفق و... ان المنبت لاظهرا ابقی ولا ارضا قطع». «ای علی، این دین، دین متینی است پس در آن به آرامی وارد شو،و بدان، کسی که افراط و زیادهروی کند نه راهی را میپیماید نه پشتی برای خود باقی میگذارد». ۴.۸ - پشتکار و ارادهپیامبر صلیاللهعلیهوآله پس از آن که پیام توحید خویش را به گوش مردم رساند هیچگونه سازشی در این مسیر را روا ندانست. استقامت و تداوم آموزش و نظارت مستمر باعث موفقیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله شد. او در تمام لحظات زندگانی لحظهای از تاکید بر رسالت خویش غافل نشد. ۴.۹ - صبر و سعه صدرآن چه باعث شد تا پیام نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله نفوذ بیشتری داشته باشد سعه صدر ایشان بود. پیامبر صلیاللهعلیهوآله بسیاری از راهها را با نیروی صبر پیمود و در راه تبلیغ از حربه صبر و استقامت بهره برد. خدای متعال در قرآن میفرماید: (لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتواالکتابمن قبلکم و من الذین اشرکوا اذی کثیرا و ان تصبروا و تتقوافان ذلک من عزم الا مور). یقینا شما با مال و جان آزمایش خواهید شد. و از کسانی که پیشاز شما کتاب آسمانی بر آنها نازل شد و از مشرکان زخم زبان خواهید شنید، و اگر صبر و تقوا پیشه کنید، یقینا چنین چیزیسبب قوت اراده در کارها است. در تمام مواردی که قرآن دعوت به صبر فرموده است، در باره دین بوده است. ۵ - ویژگیهای سلبی پیامبر۵.۱ - دوری از تکلفپیامبر صلیاللهعلیهوآله در راه رساندن وحی الهی از هر گونه تکلفی به دوربود. همین امر باعث میشد تا فهم مطالب بر مردم آسان گشته، با آغوش باز پذیرای مسایل دین باشند، ایشان در این باره میفرمودند: «نحن معاشر الانبیاء و الاولیاء براء من التکلف». [۳۸]
بحار، ج۷۳، ص ۳۹۴.
«ما گروه پیامبران از تکلف به دور هستیم».
۵.۲ - پرهیز از تعصبات قومییکی از ویژگیهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله در تبلیغ دین، این بود که در قید گرایشهای خویشی و گروهی و قومی اسیر نگشت. همین آزادگی ازوابستگیها باعثشد تا نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله بتواند حقیقت را آنطور که شایسته است به گوش مخاطبان برساند. [۳۹]
ده گفتار شهید مطهری.
۵.۳ - پرهیز از شتابزدگیاز اصول مهمی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در دوران بیست و سه ساله تبلیغش رعایت میفرمود، این بود که هرگز کاری را بدون طرح و ارزیابی دقیق انجام نمیداد. بلکه با دقت و ژرفاندیشی، موقعیت وامکانات را سنجیده آنگاه به آن کار اقدام مینمود. صلح حدیبیه یکی از این موارد بود که نتایج بسیار پرارزشی را به دنبال داشت. ۶ - عوامل بیرونی توفیق تبلیغی پیامبرپیامبر صلیاللهعلیهوآله با شناخت روحیات مخاطبین خود شیوههای گوناگونی برای تبلیغ داشت که آن را ارائه میداد. بعضی از این شیوهها عبارتنداز: ۶.۱ - حکمتبرخی افراد دارای روحیهای منطقی هستند و مسایل را جز از راه برهان و استدلال و فکر نمیپذیرند اینان را نمیتوان با انگیزش و یا مهار احساسات به راه آورد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز چنین شیوهای رادر بعضی موارد به کار میبست. قرآن نیز روش دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله رااین چنین معرفی میفرماید: (هوالذی بعث فی الا میین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهمو یعلمهم الکتاب والحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). ۶.۲ - موعظهیکی از راههای دعوت و جلب قلوب، استفاده از موعظه است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای جذب افرادی که دارای احساسات و عواطفی جوشان بودند و همچنین بیداری عمومی از موعظه بهره میبردند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در تعریف موعظه میفرمایند: «المواعظ صقال النفوس و جلاء القلوب». [۴۱]
میزان الحکمه، ج ۱۰، ص۵۳۹.
«ثمره الوعظ الانتباه». [۴۲]
میزان الحکمه، ج ۱۰، ص۵۳۹.
مواعظ پیامبر صلیاللهعلیهوآله عمدتا در باره تقوا، زهد، دنیا، طول امل،هوای نفس، عبرت از گذشته، اهوال مرگ و قیامت و... بوده است. ۷ - تفاوت موعظه و حکمتحکمت تعلیم و موعظه تذکار است. حکمت برای آگاهی و موعظه برای بیداری است. حکمت مبارزه با جهل و موعظه مبارزه با غفلت است. سر و کار حکمت با عقل و فکر است و سر و کار موعظه با دل و عاطفه است. حکمت یاد میدهد و موعظه یادآوری میکند. حکمت برموجودی ذهن میافزاید و موعظه ذهن را برای بهرهبرداری از موجودی خود آماده میکند، حکمت چراغ و موعظه باز کردن چشم است، حکمت برای اندیشیدن است و موعظه برای به خود آمدن. حکمت زبان عقل است و موعظه پیام روح. ۷.۱ - استفاده از ابزار اقناعی در تبلیغسختترین مرحله در دوران تبلیغ پیامبر صلیاللهعلیهوآله تغییر و تصرف درعقیده عربها و مشرکان بود. زیرا آنان افرادی غالبا متعصب وبعضا عنود بودند. امام صادق علیهالسلام نیز با توجه به همین نکته میفرماید: «ازاله الجبال اهون من ازاله القلب عن موضعه». [۴۴]
تحف العقول، ص۲۶۳.
حرکت دادن کوهها از برطرف کردن باورهای قلبی افراد آسانتراست. پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای کسب موفقیت در امر تبلیغ مواردی چند را رعایت میفرمود: ۷.۱.۱ - احترام به آزادیاز آنجا که نمیتوان باور و عقیده را با زور و اکراه منتقلکرد، باید تبلیغ در جوی آرام و آزاد باشد و مخالف، فرصت اظهارعقیده را داشته باشد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز این نکته را رعایتمیفرمود. قرآن هم در این باره میفرماید: (لست علیهم بمصیطر). (لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی). ۷.۱.۲ - احترام به شخصیتپیامبر صلیاللهعلیهوآله حتی اگر ناچار به مجادله بود اما همیشه از مشاجره وکوچک شمردن مخاطب احتراز میفرمود. هرگز در اولین برخورد باور افراد را تمسخر نمیکرد. امیرمومنان علیهالسلام نیز میفرماید: «الافراط فی الملامه یشب نیران اللجاج». افراط و زیادهروی در سرزنش موجب شعلهور شدن آتش عناد میشود. قرآن کریم نیز در باره این نکته روانی و اخلاقی میفرماید: (و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا). بعضی از تفاسیر آیه را اینگونه معنا میکنند: [۴۹]
تفسیر روحالمعانی در ذیل آیه.
«در خلوت و تنهایی با آنان گفتاری رسا و مؤثر بگو». ۷.۱.۳ - تفاهم و تکیه بر مشترکاتپیامبر صلیاللهعلیهوآله در سراسر دوران تبلیغ خویش بحث را از جایی که مورد پذیرش طرف مقابل بود آغاز میکرد. این شیوه سازنده به ویژه در مواجه با اهل کتاب بهکار گرفته میشد. ۷.۱.۴ - بهرهگیری از خطابهیکی از ابزاری که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در تبلیغ معارف دینی و بیداریمردم از آن بهرهبرداری میکرد، خطابه است. شهید بزرگوار آیهالله مطهری(ره) در باره خطابه و موعظه چنینگفتهاند: «سر و کار خطابه نیز با احساسات است اما خطابه برای تهییج وبیتاب کردن احساسات است و موعظه برای رام کردن و تحت سلطه درآوردن. خطابه آنجا به کار میآید که احساسات خمود و راکد است و موعظه آنجا ضرورت پیدا میکند که شهوات و احساسات خودسرانه عملمیکند، خطابه احساسات غیرت و حمیت و سلحشوری و عصبیت و شرافت و کرامت و خدمت را به جوش میآورد و پشتسر خود جنبش و حرکت ایجاد میکند. اما موعظه جوششها و هیجانهای بیجا را خاموشمیکند. خطابه زمام کار را از دستحسابگریهای عقل خارج میکند وبه دست توفان احساسات میسپرد. اما موعظه توفانها را فرومینشاند و زمینه را برای حسابگری و دوراندیشی فراهم میکند. خطابه به بیرون میکشد و موعظه به درون میبرد...». ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه موضوعی قران. |